1.انتظار کامل از پریست ها !
همیشه قرار نیست پریست ها به درستی عمل کنند تنظیمات مختلف اکولایزر و داینامیک های ترک را امتحان کنید – در حالی که دیگر ترک ها پلی می شوند – تا بتوانید صدا را هرچه بیشتر بهینه کنید. بعضی وقت ها خوب است از یک پریست اشتباه برای ترک هایتان استفاده کنید، چون پریست “female vocal” شاید نسبت به پریست “guitar” نتیجه ی بهتری روی ترک گیتار آکوستیک شما داشته باشد.
توجه: پریست های داینامیک تنها در صورتی مطابق انتظار عمل می کنند که لِول سیگنال ورودی با لِولی که در ساخت پریست استفاده شده برابر باشد. اگر یک پریت داینامیک درست صدا نمی دهد، سعی کنید لِول ورودی پردازنده را تنظیم کنید.
2. استفاده ی بی رویه از ابزارهای اصلاحی
افرادی که به صداهای خالص اعتقاد دارند، بر این باور هستند که استفاده از ابزارهای اصلاحی، مانند quantization یا pitch correction روح موسیقی را از بین می برد. زمانی که افراد مبتدی بیت را quantize یا کوک تمام وکال ها را اصلاح می کنند، حقیقتا روح و حالت طبیعی موسیقی از بین می رود – اما افراد مبتدی در هر صورت از این ابزارها استفاده می کنند، چون این تنها راهیست که می توانند ایراداتشان در فالش خواندن و اجرای اشتباه زمان بندی نت ها را بپوشانند.
3. پایین قرار دادن لِول وکال
بسیاری از افراد نسبت به صدایشان اطمینان کافی ندارند، پس لِول آن را در میکس کاهش می دهند (مثلا جان لنون از صدای خودش متنفر بوده است). با این حال وکال در موسیقی پاپ اصلی ترین المان موزیک شماست و شنوندگان بیش از هر چیز دیگری با وکال ارتباط برقرار می کنند. پس اگر صدای خودتان را دوست نداشته باشید باید چه کاری انجام دهید؟
4. غرق کردن وکال در ریورب
این نکته هم به وکال مربوط است. وکالیست هایی که به صدایشان اطمینان کافی ندارند معمولا ریورب زیادی روی وکالشان استفاده می کنند، اما این صدای باشکوهی که شبیه به سالن های کنسرت می شود می تواند موجب شود صدای وکال، دورتر و غیر صمیمانه تر به نظر برسد. علاوه بر این، ریورب وکال می تواند صداهای دیگر میکس را نیز تحت تاثیر قرار دهد و باعث ایجاد بی نظمی در میکس شود.
5. اتکا بر کامپرشن برای وکال به جای تنظیم لِول ها
این که لِول وکال شما یکدست باشد اهمیت دارد، مگر این که عمدا بخواهید داینامیک هایی در صدا ایجاد کنید. بسیاری از افراد مبتدی برای یکدست کردن داینامیک رنج صرفا به استفاده از کامپرسر اتکا می کنند. اما اثرات مصنوعی ایجاد شده به وسیله ی کامپرشن شدید می تواند صدایی غیر طبیعی ایجاد کند و حالت طبیعی صدا را از بین ببرد.
6. هماهنگ نکردن زمان بندی وکال های پس زمینه با وکال های اصلی
بک وکال ها کاملا با وکال اصلی سینک نیستند. اتک ها در زمان های مختلفی اتفاق می افتند که باعث ناواضح شدن ادای کلمات می شود؛ یا این که ساستین ها کشش متفاوتی دارند (تصویر 4) که باعث از بین رفتن یکدستی پارت های وکال می شود. اگرچه شاید شما طالب این نوع یکدستی باشید، اما برای داشتن پارت های وکال منسجم نیاز به زمان بندی با ثبات و منظم پارت ها دارید.
7. کات نکردن و حرکت ندادن لوپ ها برای ایجاد تغییر
وقتی در ضبط کردن تازه کار هستید، لوپ ها می توانند بسیار خوب به شما کمک کنند. شاید فضای کافی برای درامز نداشته باشید، اما می توانید از لوپ های درام استفاده کنید… اگرچه این لوپ ها پس از گذشت مدت زمانی از قطعه حوصله سربر می شوند.
8. مشکلات پاسخگویی بیس
در اینجا مشکل این است که شما متوجه نیستید که اتاق شما یک فیلتر است و وقتی با استفاده از اسپیکر مانیتورینگ ها میکس می کنید، این فیلتر روی صدا تاثیر می گذارد. بدون این که بخواهیم وارد حوزه ی فیزیک شویم، باید بدانید که فرکانس های بیس امواج بلندی دارند و استودیوهای خانگی معمولا کوچک هستند – و چنین چیزی ترکیب جالبی نیست، چون در این حالت پاسخگویی بیس ناهمگون می شود. در چنین شرایطی شما میکس هایی می سازید که در اتاق خودتان خوب صدا می دهند اما میکس شما در هر فضای دیگری یا با کمبود بیس مواجه است یا بیس آن بسیار شدید است.
9. تصور این که مسترینگ اهمیت چندانی ندارد و هزینه ی آن زیاد است
شما میکس هایتان را با موزیک های حرفه ای مقایسه می کنید و به دلیل این که میکس شما نسبت به قطعه ای که توسط افراد حرفه ای ساخته شده ضعیف تر است دلسرد می شوید.
مسترینگ یک پروسه ی تخصصی است که می تواند برخی مشکلات را برطرف کرده و نقاط قوت موزیک شما را تقویت کند. هزینه کردن برای استفاده از یک مهندس مسترینگ خوب احتمالا بهترین سرمایه گذاری ممکن برای موزیک شماست اما محدودیت بودجه شاید مانع از این شود که شما بتوانید از چنین افرادی استفاده کنید. خوشبختانه برخی نرم افزارها ریسک مسترینگ کردن کار به وسیله ی خود فرد را کاهش می دهند. ویژگی Master Assistant در پلاگین izotope ozone 9 موزیک شما را آنالیز می کند و تغییرات مشخصی را به شما پیشنهاد می دهد. یک پلاگین دیگر که استفاده از آن ساده تر است Lurssen Mastering Console از شرکت IK Multimedia می باشد (تصویر 7) که گزینه های پردازشی مختلف زیادی را در اختیار شما قرار می دهد و شما می توانید گزینه ای را که بهترین صدا را می دهد انتخاب کنید. هیچکدام از این پلاگین ها جایگزین شایسته ای برای یک مهندس مسترینگ کاربلد نیستند، اما مسترینگ کردن با این پلاگین ها خیلی بهتر از این است که هیچ مسترینگی روی کارتان انجام ندهید.
10. یادداشت برداری نکردن
شاید لازم باشد پروژه ای که در دست دارید را به صورت پراکنده و در روزهای مختلف پیش ببرید. اشتباه است اگر فکر کنید وقتی پس از چند روز به سراغ پروژه بروید همه چیز را به خاطر خواهید آورد – مثلا ممکن است یادتان نباشد کدام یک از ترک های وکال ورژن نهایی بوده یا این که ورژن دیگری از پروژه را باز کنید، ورژنی که آخرین تغییراتی که اعمال کرده اید را ندارد.
راه حل: در پروژه تان یادداشت برداری کنید – عبارت “Record 1” برای اسم یک ترک مناسب نیست! ورژن را به شکلی کاملا واضح مشخص کنید، مثلا با پیشوندهای زمانی (برای مثال پیشوند 200506 یعنی ترک در ششم ماه مِی سال 2020 ضبط شده است). همچنین بیشتر نرم افزارهای آهنگسازی دارای نُت پدهایی هستند که شما می توانید در آن ها یادداشت برداری کنید. وقتی از اینسترومنت های نرم افزاری استفاده می کنید اسم پریستی که استفاده کرده اید را روی بخش مربوط به اسم ترک بنویسید. بله، پریست ها همراه با پروژه ذخیره می شوند اما این یادداشت برداری ها در مواقع بحرانی به کمک شما خواهند آمد. مثلا شاید شما از پلاگین SuperInstrument 3.0 استفاده کرده اید و بعدا ورژن چهار آن را نصب کرده اید. اما وقتی پروژه را باز می کنید سیستم به شما می گوید SuperInstrument 3.0 نصب نشده است!” اما اگر یادداشت برداری کرده باشید و نوشته باشید در این پروژه از چه ورژنی از پلاگین استفاده کرده اید به راحتی می توانید ورژن سوم پلاگین را جایگزین ورژن چهارم کنید و پریست مدنظرتان را لود نمایید.
قطعا مواردی که در این مطلب به آن ها اشاره شد تنها اشتباهاتی نیستند که افراد مبتدی مرتکب آن ها می شوند – شما این اشتباهات بسیار رایج هستند و حالا شما می دانید چگونه از بروز آن ها جلوگیری کنید.