تفاوت پلاگین‌های کمپرسور و ترنزینت شیپر
هم پلاگین‌های کمپرسور و هم پلاگین‌های ترنزینت شیپر (transient shaper) می‌توانند ترنزینت صدا (پیک ابتدایی صدا) را کنترل کنند. اما در چه مواقعی باید به سراغ کمپرسور برویم و در چه مواقعی می‌توانیم روی یک ترنزینت شیپر حساب کنیم؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال باید ببینیم هر کدام از این پردازشگرها چه خصوصیات، چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی دارند.تفاوت اصلی این دو دسته از پلاگین‌ها در این است که کمپرسورها بر اساس تعیین یک آستانه صوتی (پارامتر threshold) عمل می‌کنند، در صورتی که ترنزینت شیپرها به این شکل نیستند. دکمه threshold روی یک کمپرسور مشخص می‌کند که وقتی لِول سیگنال از چه حدی بالاتر برود کمپرسور فعال می‌شود. به این‌ترتیب شما برای کمپرسور مشخص می‌کنید که سیگنالی که بالاتر از این آستانه قرار می‌گیرد، باید کاهش پیدا کند.
در طرف دیگر، یک پلاگین transient shaper قادر است به صورت اتوماتیک ترنزینت صدا را بر اساس تغییرات سریعی که در شدت سیگنال ایجاد می‌شود، شناسایی کند. در یک پلاگین ترنزینت شیپر، ترنزینت‌ها بر خلاف کمپرسورها بر اساس یک لِول حداکثری شناسایی نمی‌شوند. این خصوصیت به شما اجازه می‌دهد با استفاده از یک transient shaper تنالیته ترنزینت‌هایی که صدای آرامی دارند را مانند ترنزینت‌هایی که صدای بلندتری دارند، شکل دهید بدون این‌که ترنزینت‌هایی که صدای بلند دارند بیش از حد پردازش شوند و انرژی آن‌ها از بین برود.


در تصویر بالا یک سیگنال صوتی پردازش نشده را مشاهده می‌کنیم که دارای چندین ترنزینت یا پیک است.


تصویر بالا یک سیگنال صوتی پردازش شده را نشان می‌دهد که با استفاده از یک کمپرسور پیک‌های آن را کاهش داده‌ایم. خط افقی زرد رنگی که در تصویر می‌بینید همان پارامتر threshold کمپرسور است و همان‌طور که می‌بینید، کمپرسور سیگنال‌هایی که بالاتر از این آستانه رفته‌اند را  کاهش داده است.


در تصویر بالا سیگنال پردازش شده‌ای را مشاهده می‌کنید که ترنزینت‌های آن با استفاده از یک transient shaper کاهش داده شده است. در مقایسه با تصویر قبلی می‌بینیم که transient shaper تمام ترنزینت‌ها را به شکل یک‌دست‌تری کاهش داده است.

بیشتر پلاگین‌های transient shaper دارای کنترل‌های Attack و Sustain هستند. کنترل Attack به شما اجازه می‌دهد شدت قسمت ترنزینت صدا را افزایش یا کاهش دهید. کنترل Sustain هم به شما اجازه می‌دهد شدت بخش غیر ترنزینت صدا را کاهش یا افزایش دهید.

چه زمانی از کمپرسور استفاده کنیم؟
سناریوی اول:
فرض کنید می‌خواهید یک ترک وکال را پردازش کنید که در آن خواننده مدام فاصله‌اش نسبت به میکروفن را تغییر داده است. زمانی که خواننده به میکروفن نزدیک شده، صدای بلندتری را می‌شنویم و زمانی که خواننده از میکروفن دور شده، صدای ضبط شده او هم آرام‌تر شده است. برای برطرف کردن مشکل کم و زیاد شدن صدا در این موقعیت می‌توانید از کمپرسور استفاده کنید. کمپرسور می‌تواند لِول قسمت‌هایی که صدای بلندی دارند را کاهش دهد و به این‌ترتیب صدای یکدست‌تری را ایجاد کند. برای انجام این کار شما می‌توانید پارامتر threshold را بالای لِول قسمت‌های آرام قرار دهید؛ به این‌ترتیب هرجا که لِول صدا بالاتر از این حد برود، لِول صدا کاهش پیدا خواهد کرد. در نهایت شما ترک وکالی خواهید داشت که صدای منسجم‌تر و کنترل‌ شده‌تری دارد.

سناریوی دوم:
شما همچنین می‌توانید به شکلی از کمپرسور استفاده کنید که ترنزینت‌های یک صدا به شکل دقیق‌تری کنترل شوند. فرض کنید یک کیک درام با ترنزینت شدید و تیزی دارید که برای یک موزیک در سبک هاوس استفاده شده است. شما خیلی راحت با استفاده از یک کمپرسور می‌توانید این صدای کیک درام را بهبود دهید. برای این موقعیت پارامتر attack را روی حالت سریع (بین 0.1 تا 10 میلی ثانیه) و پارامتر release را هم روی حالت سریع (بین 0.1 تا 0.3 ثانیه) قرار دهید. سپس پارامتر threshold را تا جایی پایین بیاورید که صدای کیک درام ملایم‌تر شود و تیزی صدای آن از بین برود. به این‌ترتیب صدای کیک درام پانچی‌ و قدرتمندی خواهید داشت.

محدودیت‌های کمپرسور در کنترل ترنزینت‌ها


در مثال قبل از ابتدا تا انتهای موزیک، تنها از یک سمپل کیک درام برای موزیک هاوس ما استفاده شده بود و تک به تک صداهای کیک درام مشابه بودند. اما اگر ما از یک درام آکوستیک استفاده می‌کردیم موضوع فرق می‌کرد و هر ضربه کیک درام متفاوت از دیگری بود. در چنین حالتی، برخی از ترنزینت‌ها صدای بلندتری دارند و این ترنزینت‌ها، به شکل شدیدتری توسط کمپرسور پردازش می‌شوند.
به بیان دیگر، ترنزینت‌هایی که صدای آرام‌تری دارند نسبتا دست‌نخورده باقی می‌مانند و تیزی صدای آن‌ها همچنان شما را اذیت خواهد کرد. اگر هم پارامتر threshold را پایین‌تر بیاورید تا کمپرسور این ترنزینت‌های آرام را هم تحت تاثیر قرار دهد، ترنزینت‌هایی که شدت بیشتری دارند بیش از حد کمپرس می‌شوند و انرژی آن‌ها کاملا از بین می‌رود. پس کمپرسور در چنین موقعیتی محدودیت‌هایش را به شما نشان می‌دهد. در تصویر بالا به خوبی می‌توانید این مشکل را مشاهده کنید.

چه زمانی از ترنزینت شیپر استفاده کنیم؟
سناریوی اول:
یکی از رایج‌ترین موارد استفاده transient shaper، مواقعی است که می‌خواهید ترنزینت‌های یک صدای داینامیک، یعنی صدایی که ولوم آن فراز و فرود زیادی دارد را کنترل کنید. برای مثال صدای snare که از اجرای یک درامر سبک jazz ضبط شده است نسبت به صدای اسنیری که از اجرای یک درامر سبک راک ضبط شده باشد، تفاوت زیادی دارد. یک درامر راک سعی می‌کند هربار ضربه‌هایی با شدت برابر به اسنیر وارد کند و صدای یکدستی بگیرد، در حالی‌که درامر سبک جز سعی می‌کنید یک اجرای داینامیک داشته باشد.
پردازش صدای اسنیر درامر راک با استفاده از کمپرسور به راحتی قابل انجام است، چرا که این صدا داینامیک نیست و تمام ترنزینت‌ها در محدوده مشابهی قرار می‌گیرند، پس کمپرسور گین‌ آن‌ها را به شکلی یکدست پایین خواهد آورد.
با این‌حال اگر بخواهید صدای اسنیر درامر جز را پردازش کنید، نیاز به یک transient shaper خواهید داشت. برای این‌کار کافی‌ست در پلاگین transient shaper کنترل Attack را کاهش دهید. به این‌ترتیب چه ترنزینت‌هایی که شدت صدای زیادی دارند و چه ترنزینت‌های آرام‌تر به شکل یکسانی پردازش می‌شوند.

سناریوی دوم:
کنترل sustain در یک پلاگین transient shaper به شما اجازه می‌دهد لِول قسمت بعد از ترنزینت را کنترل کنید. در مثال اسنیر، با کاهش دادن کنترل sustain صدای کوتاه و مُقطعی خواهید داشت و با افزایش دادن sustain صدای اسنیر پرحجم‌تری خواهید داشت و بادی اسنیر برجسته می‌شود.

با استفاده از کمپرسور نمی‌توانید شدت ترنزینت‌ها را افزایش دهید
یکی دیگر از تفاوت‌های اصلی میان کمپرسور و ترنزینت شیپر در این است که با استفاده از transient shaper می‌توان لِول ترنزینت یا قسمت بعد از ترنزینت را افزایش داد، در حالی که یک کمپرسور تنها به شما اجازه کاهش این قسمت‌ها را می‌دهد. 

جمع‌بندی
موقعیت‌های زیادی وجود دارد که شما بهتر است از کمپرسور استفاده کنید و موقعیت‌های زیادی هم وجود دارد که ترنزینت شیپر انتخاب بهتری خواهد بود. معمولا زمانی که می‌خواهید به amplitude envelope (شدت بلندی صدا در طول زمان) صدایی شکل دهید که ترنزینت شدیدی دارد، مانند صدای درامز، transient shaper گزینه بهتری خواهد بود. مخصوصا اگر سیگنالی که پردازش می‌کنید یک اجرای داینامیک باشد.
با این‌حال transient shaper نمی‌تواند تمام وظایف کمپرسور را انجام دهد. برای مثال زمانی که می‌خواهید لِول یک سیگنال را یکدست‌ کنید، مثلا در یک دیالوگ پادکست، transient shaper انتخاب مناسبی نخواهد بود.
یکی از تفاوت‌های افراد حرفه‌‌ای و افراد مبتدی در این است که حرفه‌ای‌ها می‌دانند در هر موقعیتی باید از کدام ابزار استفاده کنند. هم کمپرسور و هم ترنزینت شیپر کارکرد مخصوص خودشان را دارند و حالا با خواندن این مقاله شما به‌خوبی می‌دانید نقطه قوت و ضعف هر یک چیست. با کمی تجربه و آزمون و خطا کردن به خوبی متوجه خواهید شد که در هر موقعیتی به سراغ کدام‌یک باید بروید.