در تنظیم، میکس و مسترینگ، با استفاده از کامپرشن ولوم بخشهایی از سیگنال که بیشترین بلندی صدا را دارند را کاهش میدهیم. کامپرشن در حقیقت مانند یک فیدر روی میکسر است که به صورت اتوماتیک حرکت میکند و زمانی که ولوم سیگنال زیادی بالا میرود، ولوم را کاهش میدهد. به این ترتیب اختلاف بین بخشهایی که صدای آرامی دارند با بخشهایی که صدای بلندی دارند کاهش پیدا میکند و در نتیجه ما به صدایی یکدستتر و منسجمتر میرسیم.
کمپرسورها به ما کمک میکنند حجم بیشتری به صداها و میکسها داده و همچنین بلندی صدای کلی میکسها را افزایش دهیم. ما در این مقاله به زبان ساده به شما توضیح خواهیم داد که کمپرسورها به چه شکلی عمل میکنند و شما چگونه باید از کمپرسورها استفاده کنید.
چه زمانی صداها را کمپرس کنیم؟
شما در مراحل مختلفی از پروسه تولید موسیقی میتوانید از کامپرشن استفاده کنید. در حالت کلی، کمپرسورها به عنوان افکت اینسرت به صدا اضافه میشوند؛ البته استفاده از کمپرسورها به عنوان افکت send هم امکانپذیر است و برای رنگ دادن به صدا از این تکنیک هم استفاده میشود.
زمانی که شما در استودیو سازها یا وکال را به صورت زنده ضبط میکنید، میتوانید سیگنال ورودی را در حین ضبط کمپرس کنید. این کار به شما کمک میکند پیکهای شدید را کنترل کنید و به اینوسیله گین بیشتری به پری امپ بدهید و به صدایی غنیتر دست پیدا کنید. حواستان باشد که در مرحله ضبط نباید صدا را زیادی کمپرس کنید؛ انجام این کار شما را در پروسه میکس با محدودیت مواجه خواهد کرد و هیچ راهی برای حذف کردن کامپرشن از صدا وجود ندارد.
استفاده از کامپرشن در هنگام ضبط، هم در ضبط آنالوگ و هم در ضبط دیجیتال موثر است اما در ضبط دیجیتال، شما باید کامپرشن را پیش از آن که سیگنال از آنالوگ به دیجیتال تبدیل شود به صدا اضافه کنید. کمپرسورهای آنالوگ و پری امپهایی که دارای کمپرسور داخلی هستند، میتوانند این کار را انجام دهند. حتی برخی از کارتهای صدا قادر به انجام چنین کاری هستند.
در مرحله میکس، کمپرسورها هم وظیفه یکدست کردن ولوم المانهای میکس را برعهده دارند و هم وظیفه کاراکتر دادن به صداها؛ شما در مرحله میکس میتوانید با استفاده از کمپرسورها صداها را برجسته کنید یا به آنها پانچ اضافهتری بدهید. همچنین معمولا پس از اتمام میکس و در مرحله مسترینگ نیز موزیک به صورت کلی کمپرس میشود. هدف از این کار یکدست کردن ولوم موزیک در بخشهای مختلف، حجم دادن به میکس و بالا بردن ولوم کلی موزیک است.
نحوه عملکرد کمپرسورها
انواع مختلف کمپرسورها اگرچه تفاوتهای فنی قابل توجهی با یکدیگر دارند، اما تمام آنها از قواعدی کلی پیروی میکنند و پارامترهای استفاده شده در آنها مشابه همدیگر است. توجه داشته باشید که برخی کمپرسورها کنترل مستقیمی روی پارامترهایی که جلوتر به آنها اشاره خواهیم کرد ارائه میدهند و برخی دیگر از کمپرسورها تنها امکان کنترل برخی از این پارامترها را در دسترس شما قرار میدهند؛ برخی دیگر از کمپرسورها هم تنظیمات کاملا متفاوتی را در اختیار کاربر قرار میدهند.
نکته: مواردی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم در مورد تمام کمپرسورها صدق میکنند، حتی اگر جزئیات به کار رفتن آنها در یک کمپرسور متفاوت باشد.
کامپرشن به طور کلی، پروسهای است که ارتباط میان بلندی صدای سیگنال ورودی و بلندی صدای سیگنال خروجی را تغییر میدهد. این ارتباط به صورت یک نسبت بیان میشود و این نسبت در کمپرسورها با پارامتر ratio تعیین میشود. برای مثال نسبت 3:1 به این معناست که با 3 دسی بل زیاد شدن بلندی صدای سیگنال ورودی، بلندی صدای سیگنال خروجی تنها به میزان 1 دسی بل زیاد خواهد شد.
نسبتهای کامپرشن معمولا روی یک گراف نمایش داده میشوند و منحنی روی این گراف، منحنی کامپرشن نام دارد. منحنی کامپرشن افزایش بلندی صدای سیگنال ورودی را در برابر افزایش بلندی صدای سیگنال خروجی نشان میدهد. تصویر زیر را مشاهده کنید:
خط آبی کامپرشنی با نسبت 1:1 را نشان میدهد که در این نسبت هیچ کامپرشنی اتفاق نمیافتد. خط صورتی کامپرشنی با نسبت 3:1 را نشان میدهد.
در بیشتر مواقع، ما طوری کمپرسور را تنظیم میکنیم که تنها روی بخشهایی از صدا اثر بگذارد که بلندی صدای آن از سایر بخشها بیشتر است. در کمپرسورها آستانهای که مرز بین کمپرس شدن و کمپرس نشدن صدا را تعیین میکند، Threshold نام دارد. زمانی که بلندی صدای سیگنال پایینتر از این آستانه (threshold) قرار بگیرد، هیچ کامپرشنی روی صدا اعمال نمیشود. اما زمانی که سیگنال از این آستانه عبور کند، کمپرسور بلندی صدای سیگنال خروجی را متناسب با پارامتر ratio کاهش میدهد. به تصویر زیر توجه کنید:
زمانی که سیگنال پایینتر از 8dB است، هیچ کامپرشنی اتفاق نمیافتد (نسبت 1:1). اما زمانی که سیگنال از خط threshold عبور میکند، کامپرشنی با نسبت 2:1 روی سیگنال اعمال میشود.
پارامتر Threshold شکستی در منحنی کامپرشن ایجاد میکند که موجب میشود منحنی ظاهری شبیه به یک پای شکسته پیدا کند. به همین دلیل است که نقطهای که این شکست در آن اتفاق میافتد، knee (با تلفظ "نی" به معنای زانو) نامیده میشود. تصویر بالا منحنی یک کمپرسور hard knee را نشان میدهد که در آن حالت عاری از کامپرشن بی درنگ به حالت فول-کامپرشن تبدیل میشود.
در عمل، بسیاری از کمپرسورها زمانی که شدت سیگنال کمی پایینتر از threshold است شروع به افزایش نسبت کامپرشن میکنند و تا زمانی که شدت سیگنال به بالای threshold برسد، وارد حالت فول-کامپرشن نمیشوند. این مکانیسم شکستگی ملایمتری را در منحنی کامپرشن به وجود میآورد؛ به کمپرسورهایی که از این مکانیسم استفاده میکنند، soft knee (با تلفظ سافت نی) گفته میشود. کمپرسورهای soft knee صدای طبیعیتری دارند و کمپرسورهای hard knee بیشتر برای سیگنالهایی مناسب هستند که ترنزینتهای شدیدی دارند. برخی از کمپرسورها هم به شما اجازه میدهند که خودتان از بین حالتهای soft knee و hard knee انتخاب کنید. تصویر پایین منحنی یک کمپرسور soft knee را نشان میدهد:
در این کمپرسور soft knee، کامپرشن پایینتر از خط threshold شروع شده و تا زمانی که سیگنال به بالاتر از این آستانه نرسیده، کامپرشن با نسبت کامل اعمال نشده است.
پارامترهای Attack و Release کنترل بیشتری را روی شروع و پایان حالت فول-کامپرشن به شما ارائه میدهند. پارامتر اتک تعیین میکند از زمانی که سیگنال از threshold عبور میکند، چقدر طول میکشد تا حالت فول کامپرشن اعمال شود. پارامتر ریلیز هم تعیین میکند از زمانی که سیگنال به پایین threshold میرسد، چقدر طول میکشد تا کمپرسور به نسبت 1:1 بازگردد.
بسیاری از کمپرسورها دارای پارامتری با عنوان make-up gain هستند که کاهش گین حاصل از پروسه کامپرشن را جبران میکند. برخی از کمپرسورها حتی دارای گزینه اتوماتیک make-up gain هستند که این کاهش گین را به صورت خودکار جبران میکند. تمام کمپرسورهای باکیفیت دارای کنترل لِول خروجی هستند که با استفاده از آن میتوانید به صورت دستی گین نهایی را تنظیم کنید.
خط نقطهچین منحنی کامپرشن را نشان میدهد و خط پیوسته، منحنی کامپرشن پس از افزایش گین توسط پارامتر make-up gain را به نمایش میگذارد.
اثر کامپرشن را همیشه نمیتوان به وضوح شنید، مخصوصا اگر شما در یک جلسه میکس یا ضبط طولانی حضور داشته باشید و گوشهایتان خسته شده باشند. پس مهم است با مترهای کاهش گین (یا GR) که در بیشتر کمپرسورها وجود دارند، آشنا شوید. این مترها در شکلهای مختلفی ارائه میشوند – در برخی پلاگینها به صورت یک گراف میلهای و در برخی دیگر از پلاگینها و کمپرسورهای سختافزاری به صورت یک سوزن که در طول متر جابجا میشود. مترهای GR در خلاف جهت متر سنجش لِول حرکت میکنند (یعنی به صورت بالا به پایین یا راست به چپ). اگرچه شما همیشه باید به گوشهایتان اطمینان کنید، اما در مورد کامپرشن باید به همان اندازه به مترهای GR هم اطمینان داشته باشید.
انواع کمپرسورها
کمپرسورهای آنالوگ به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند و تقریبا تمام کمپرسورهای دیجیتال بر اساس یکی از انواع کمپرسورهای آنالوگ ساخته میشوند. تفاوت نحوه عملکرد انواع مختلف کمپرسورها تاثیر بزرگی روی کاراکتر صوتی و داینامیک کمپرسورها دارد و این موضوع باعث میشود هر نوع کمپرسور نقاط قوت و ضعف منحصر به فرد خودش را داشته باشد.
رایجترین انواع کمپرسورها، کمپرسورهای VCA هستند. در این کمپرسورها لِول خروجی به وسیله یک امپلیفایر ولتاژ-کنترل تنظیم میشود. این نوع کمپرسورها کنترل دقیقی روی پروسه کامپرشن را در اختیار کاربر قرار میدهند؛ به بیان دیگر در کمپرسورهای VCA امکان کنترل کردن مستقیم بیشتر یا تمام پارامترهایی که پیشتر به آنها اشاره کردیم، وجود دارد. پس کمپرسورهای VCA، منعطفترین انواع کمپرسورها هستند. این نوع کمپرسورها برای صداهایی ایدهآل هستند که ترنزینت شدیدی دارند، مانند صدای اسنیر، گیتارهای آکوستیک یا گیتارهای الکتریک با صدای کلین. کمپرسورهای VCA همچنین برای حجم دادن به بیس و کیک درام انتخاب فوقالعادهای محسوب میشوند.
دسته دیگر کمپرسورها، کمپرسورهای اُپتیکال یا Opto هستند. درون این کمپرسورها معمولا یک ال ای دی و یک مقاومت بر پایه نور وجود دارد. بلندی صدای سیگنال ورودی، شدت روشنایی این ال ای دی را کنترل میکند و در نتیجه آن، شدت مقاومت تغییر پیدا میکند. این مقاومت متغیر برای کنترل لِول خروجی کمپرسور استفاده میشود.
کمپرسورهای اُپتیکال صدایی طبیعی و کامپرشن ملایمی را ارائه میدهند، حتی زمانی که شما شدت تنظیمات آنها را زیاد کنید. همین خصوصیت موجب شده تا کمپرسورهای opto برای استفاده در مسترینگ به گزینه ایدهآلی تبدیل شوند. از این نوع کمپرسورها در مرحله ضبط هم استفاده میشود.
کمپرسورهای FET از یک ترانزیستور فیلد-افکت در مدار کامپرشن استفاده میکنند که باعث میشود این نوع کمپرسورها سرعت بسیار بالایی در پاسخگویی به ترنزینتهای شدید موجود در درامز، گیتارهای الکتریک دیستورت شده و سازهای کوبهای داشته باشند. کمپرسورهای FET همچنین در یکدست کردن داینامیکها در صداهایی مانند وکال، پیانو و سینتی سایزرها که داینامیک رنج گستردهای دارند، عملکرد فوقالعادهای از خود نشان میدهند.
کمپرسورهای Variable Mu از یک تیوب وکیوم برای کنترل سیگنال خروجی استفاده میکنند و گرمای صدا و رنگ صدای لامپهای کلاسیک را به صدا اضافه میکنند. این کمپرسورها مانند کمپرسورهای VCA کنترل دقیقی را روی اکثر پارامترها در اختیار شما قرار میدهند، با این تفاوت که اثر آنها ملایمتر و نامرئیتر است. این خصوصیت باعث شده تا کمپرسورهای Variable Mu گزینه بسیار مناسبی برای مسترینگ باشند.
جمعبندی
بهترین راه برای آشنا شدن با کاراکتر کمپرسورها این است که خودتان دست به کار شوید و کمپرسورهای مختلف را امتحان کنید. قطعا در ابتدای راه دچار اشتباهاتی خواهید شد، اما همین اشتباهات درسهای زیادی به شما خواهند داد. رفته رفته به جایی خواهید رسید که به شکلی غریزی میتوانید کمپرسورها تنظیم کنید.