مواردی که میکسمن ها هنگام میکس بسیار نگران آن هستند


Matt Houghton میگوید تنها قانون میکس قابل اجرای جهانی این است که برانگیختن یک واکنش احساسی در شنونده بر همه ی اهداف دیگر غلبه دارد. در حالیکه به طور واضح دنبال کردن نکات ، ترفندها وراهنمایی وقتی که شما در حال آموزش چگونگی میکس هستید، و در نظر گرفتن این که چطور میتوانید آن توصیه را بکار ببرید ایده ی خوبی است. همچنین باید مراقب باشید که در روند به کار گیری آن از موضوع اصلی غافل نشوید . با در نظر گرفتن این فکر،اینجا ، بدون ترتیب خاصی 10 مورد که فکر میکنم بسیاری از مردم معمولا در هنگام میکس کمی بیش از حد نگران آن هستند وجود دارد.


 وکال تیونینگ 

پردازشگر های تصحیح زیروبم صدا بیشتر قدرتمند تر میشوند اما از آن ها برای رفع هر نقص صوتی استفاده می شود و تو تمامی کاراکتر ها را از دست می دهی.

همه ی ما اکنون به نرم افزار های تصحیح زیروبم صدا مانند Auto-Tune و Melodyne دسترسی داریم و در صورت تمایل می توانیم صدای صوتی ظبط شده ای با زیروبم عالی بسازیم، اما اجراهای عالی صوتی ایراد هایی دارند و اگر شما بیش ازحد روی برطرف کردن آنها تمرکزکنید با چیزی  فاقد روح واحساس  روبرو میشوید. علاوه براین ازآنجایی که گوش های ما به طور خاص با وکال ها تنظیم شده است، ما بسیار بیشتر از سایر صداها به پردازش آثارهنری درآن توجه می کنیم.
با قضاوت براساس دمو های خواننده ای که در طول این سال ها شنیده ام، بهتر است که بیشتر مردم به کوک ساز ها توجه بیشتری داشته باشند و اجازه دهند که رویداد اصلی کمی بیشتر فضای اجرا داشته باشد.


تصحیح زمان بندی

ابزار های تصحیح زمان بندی می توانند مفید باشند اما سعی کنید همه چیز را سریع و بدون فکر انجام ندهید فقط باید آنچه را که اشتباه به نظر می رسد تصحیح کنید.

این یک داستان مشابه با تصحیح زمان بندی است. این می تواند از دو طرف کشش داشته باشد: اگر شما سال های زیادی را صرف کمی کردن یا تکان دادن یادداشت های فردی به یک الگوی شبکه یا گروو کنید، فقط برای فهمیدن اینکه هرگونه حس گروویا احساس انسانی را از بین ببرید شما زمان خود را تلف کرده و دیدگاه خود را از دست خواهید داد.
اگر شبیه شما به نظر می رسد سعی کنید کمی عقب نشینی کنید، آن چه را که نیاز به تعمیر دارد تعمیر کنید و آن چه را که نیاز به تعمیر ندارد نا دیده بگیرید.


سازگاری مونو
بله، میکس شما باید به صورت مونو کار کند اما لازم نیست کامل باشد.

هرمیکس باید وقتی به مونو خلاصه می شود کار کند و شما می توانید با بررسی صدای میکس خود در حین پخش مونو اطلاعات بسیار مفیدی در مورد میکس خود به دست آورید. اما در مونو نیازی نیست که میکس شما عالی باشد و هرگز به اندازه ی یک میکس استریو خوب به نظر نمی رسد، فقط باید کار کند.
اگر در استریو و مونو عالی به نظر می رسد هم چنان می توانید حالت های صوتی را بشنوید، گروو را احساس کنید و ملودی های مهم را بپذیرید، مسلما به اندازه ی کافی خوب است.


ترکیب صداها
از هق هق و وزوز گرفته تا نفس و صدای سوت، صدای عصبانیت و صدای خراش انگشت تا صدای ترافیک و پارس سگ ها، این شگفت انگیزاست که چه چیزی می تواند توجه گوش های شما را هنگام میکس جلب کند. و گاهی اوقات تمرکز بیش از حد روی جزئیات کوچک می تواند چیزی باارزش باشد، اما آیا واقعا نیاز به صرف وقت برای وسواس شدن به حذف چنین صداهایی دارید؟ اگر فقط می توانید آنها را در تنهایی بشنوید آن را فراموش کنید.
روی موضوع اصلی تمرکز کنید و شگفت زده خواهید شد که چطو می توانید در این زمینه موفق شوید. و حتی زمانی که همه چیز در حال پخش است، در نظر بگیرید که آیا این واقعا یک مشکل است یا اینکه با رفع آن حواس تان پرت شود.
پ.ن: متن زیر تصویر:
ابزار های پیچیده ی حذف نویز مانند iZotop RX8 گاهی اوقات می توانند واقعا مفید باشد ولی وقتی فقط نیاز به آن باشد از آن استفاده کنید در غیر اینصورت شما برای از دست دادن زمان و انرژی و از دست دادن تمرکزتان ریسک می کنید.


استفاده از همه ی منابع 
فقط به این دلیل که شما چهار سیگنال کیک دارید به این معنا نیست که باید برای همه  آن ها جایگاهی پیدا کنید.

اگر به شما پروژه ی بزرگی برای میکس داده شده است می تواند وسوسه انگیز باشد که فکر کنید باید از تک تک قسمت هایی که به شما داده شده است استفاده کنید: این که باید همه ی سیگنال های میکروفون را بگنجانید، تمامی overdub  و double ها را مدیریت کنی وهر ایده ی موسیقی را در نظر بگیری.
در حالی که واضح است  باید به دیدگاه خلاق هنرمند احترام بگذارید و به سختی صدای اصلی را میکس کنید، شما مجبور نیستید که از یک قطعه فقط به این دلیل که در پروژه ی شما قرار دارد استفاده کنید. در واقع، برای هنرمندان ارائه ی ایده های بیشترنسبت به نیاز های آهنگ،رایج است و اگر احساس می کنید که بخشی از آن با آهنگ سازگار نیست،وکال یا گیتار نیاز به پخش دو آهنگ ندارد، یا آن کانال میکروفون اضافی چیزی به آن اضافه نمی کند. شما باید احساس راحتی داشته باشید تا بتوانید آن را انجام دهید.


شنیدن همه چیز همیشه
از استفاده از ابزار های بی صدای DAW خود برای آزاد کردن فضا یا معرفی برخی تغییرات نترسید.

هیچ قانون طلایی وجود ندارد که بگوید هر قسمتی که در میکس قرار می دهید باید همیشه شنیده شود، بنابراین اگر برای رسیدن به آن هدف جنگیده اید، بپرسید که آیا واقعا نیاز دارید که وقت و انرژی خود را صرف این مشکل کنید.
برخی از آهنگ های مورد علاقه ی من دارای صداهایی هستند که از داخل و خارج یکدیگر بافته می شوند، گاهی اوقات به صورت جداگانه قابل شناسایی هستند و گاهی اوقات ترکیب می شوند تا یک بافت صوتی کاملا متفاوت ایجاد کنند. در ترکیب های متراکم،  ممکن است متوجه شوید که بسیاری از بخش ها را می توان با قاطعیت ویرایش کرد. آیا آن پد یا گیتار واقعا نیازی به اجرای درست در هر شعر و کر را دارند؟


پوشش دادن (Masking)
این پدیده ای است که به موجب آن وقتی دو صدا دارای محتوایی در یک محدوده فرکانس هستند  و همزمان پخش می شوند صدای بلدتر آن، قسمت های دیگررا پوشش می دهد. اثر واقعی است و گاهی اوقات به توجه شما نیاز دارد اما گوش های شما باید متوجه این موضوع بشود و به شما اطلاع دهد.شما نباید نیازی به جست و جودر متر هایتان برای پیداکردن مشکل داشته باشید.
خوشبختانه بلند ترین صداها معمولا بلند ترمیکس می شوند که باعث می شود بسیاری از این overlaps ها کمترمشکل ساز شوند. در مواردی که مشکل ساز است، یک بخش ساده ی فیدر می تواند اغلب یک راه حل سریع ارائه دهد.


متر ها و آنالیز ها
متر های سطح، متر های همبستگی استریو، آنالیزر های فرکانس...همه ی آن ها جایگاهی دارند و می توانند کمک های خوبی برای یادگیری باشند. اما زیاد به چیزی که می بینید دل خوش نشوید: نکته ی اصلی این است که چیز ها چگونه به نظر می رسند نه اینکه چگونه هستند. اگر نمی توانید رزونانس را بشنوید، نیازی به پایین کشیدن آن نیست. اگر چیزی خارج از فاز باشد فقط در صورتی مهم است که میکس در پخش مونو اشتباه به نظر برسد. لازم نیست در حین پخش میکس به بلندی صدای آن فکر کنید، و اگر DAW شما دارای پیک متر هایی در هر کانال باشد تا زمانی که هنگام تنظیم سطوح کمی فاصله داشته باشید تقریبا می توانید آن ها را نادیده بگیرید.
بنابراین بله، یاد بگیرید که آن چرا که متر ها به شما می گویند تفسیر کنید، و در صورت لزوم از آن ها استفاده کنید- اما اجازه ندهیدسرعت شمارا کاهش دهند یا شما را عقب نگه دارند.



پلاگین های اندازه گیری کاربرد دارند؛ اما می توانند در عین غیر مفیدی حواس شما را پرت کنند.

درام-کیت پنینگ  
پ.ن: متن زیر تصویر:
آیا واقعا نیاز دارید که وقت خود را صرف تفکر درباره ی چگونگی پن کردن کیت درام کنید؟احتمالا نه.

آیا باید آن را از دید حضار پن کنید یا از دید بازیکن؟ آیا اصلا می دانید که در درامرراست دست است یا چپ دست؟ رک و پوست کنده؛ چه کسی اهمیت می دهد؟ شاید اگر درامر این کار را انجام دهد و خوب به نظر برسد تعداد کمی دیگر این کار را خواهند کرد. در واقع، بیشتر اوقات متوجه می شوم که بسته نگه داشتن یه کیت درام آکوستیک در میکس بهتر عمل می کند – کنتراست باعث می شود گیتار ها و سینت ها صدای گسترده ای داشته باشند.