وضوح میکس های خود را با راهنمای ضروری ما افزایش دهید.


یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها هنگام میکس این است که آهنگ شما بزرگ و باز به نظر برسد، به‌ویژه زمانی که چیزهای زیادی در جریان است. چند قدم نسبتا ساده وجود دارد که می توانید انجام دهید، با این حال، به شما در رسیدن به آن کمک می کند. من آن را به پنج بخش تقسیم می کنم.

1. فیلترها
اول و مهمتر از همه: فیلتر کردن. من تقریباً برای هر عنصر در یک ترکیب از فیلترها استفاده می کنم. به عنوان مثال، من واقعاً می‌خواهم فقط درام ضربه و صدای باس اصلی فرکانس‌های باس میکس من را اشغال کند، بنابراین هر چیز دیگری نیاز به فیلتر روی آن دارد. حتی اگر صدایی واقعاً در قسمت‌های میانی بالایی قابل شنیدن باشد، به احتمال زیاد مقداری بیس سطح پایین در آن وجود دارد که باید فیلتر شود. در غیر این صورت، شما با چند دوجین عنصر با فرکانس‌های باس «به سختی» در آنها مواجه می‌شوید، و سپس وضوح و ضربه‌ای که در ابتدا در ضربه و باس خود داشتید، به تدریج در ابری از غرش‌های ظریف از بین می‌روند. این برای قسمت بالایی نیز صدق می کند. اگر عنصری را به ترکیب خود وارد می‌کنید که نیازی به روشنایی یا «هوا» روی آن ندارد، یک فیلتر پایین‌گذر قرار دهید و آن فضا را در فرکانس‌های بالا برای سازهایی که باید در آنجا بدرخشند، بگذارید.

2. EQ
من می‌دانم که فیلترها در پلاگین‌های EQ شما وجود دارند، اما فکر می‌کنم خوب است که در مورد آنها جداگانه صحبت کنیم - حتی اگر فقط بر اهمیت فیلتر کردن تأکید کنیم! هنگام معرفی یک عنصر جدید به ترکیب خود، اولین فکر شما باید این باشد: "این با چه چیزی تضاد دارد؟" این یک سوال موسیقی نیست بلکه یک سوال EQ است. شما در حال گوش دادن به عنصر جدید هستید و سعی می کنید بشنوید که کدام فرکانس اکنون به دلیل اضافه شدن جدید شلوغ یا گل آلود به نظر می رسد.

بیایید یک مثال بزنیم. بگویید من درام، بیس و پیانو در میکسم دارم که صدایی عالی دارد، و سپس یک گیتار الکتریک اضافه می کنم. من می دانم که هیچ فرکانس باس را در گیتار نمی خواهم، بنابراین تا حدود 200 هرتز را فیلتر می کنم (چون من این مقاله را خوانده ام و این کاری است که اکنون انجام می دهم). در مرحله بعد به صداهای درهم و برهم گوش می‌دهم و با کمی جارو کردن EQ، فکر می‌کنم گیتار و پیانو هر دو کاملاً با فرکانس 500 هرتز هستند. برای روشن شدن این موضوع، می‌خواهم به قسمت جدید گیتار با فرکانس 500 هرتز EQ بپردازم، که به پیانو اجازه می‌دهد در آن فرکانس قرار بگیرد. در این مثال فرض می‌کنیم هیچ درگیری دیگری وجود ندارد، بنابراین ترکیب در حال حاضر خوب به نظر می‌رسد. با این حال، شما می توانید عمیق تر از آن بروید. از خود بپرسید که آیا چیزی بیشتر از آن وجود دارد که بتوان بدون به خطر انداختن صدا از آن خارج کرد. فیلتر خود را کمی بالاتر فشار دهید - آیا هنوز هم صدای خوبی دارد؟ اگر چنین است، عالی است، شما فقط فضای بیشتری را بدون از دست دادن کیفیت ایجاد کرده اید. اکنون به مکانی که آواز در آن قرار خواهد گرفت، دقت کنید - فضایی پیشگیرانه برای آن ایجاد کنید. و سعی کنید قسمت بالایی را فیلتر کنید. آیا آن نیز کار می کند؟ چقدر می‌توانید با EQ تقلیل‌دهنده پیش بروید تا زمانی که صدای خوبش متوقف شود؟ هر عنصر را به فرکانس‌هایی که برای شنیدن صدای خوب نیاز دارد محدود کنید و نه بیشتر، و خواهید دید که فضای و وضوح بیشتری نسبت به قبل دارید.

3. پنینگ
از مونو استفاده کنید. اگر از سینت های نرم یا حتی سخت افزاری استفاده می کنید، خواهید دید که بیشتر صداها به صورت استریو "از جعبه" خارج می شوند. خیلی از اینها لازم نیست. هر عنصر را در حین اضافه کردن آن به ترکیب ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید که آیا واقعاً باید به صورت استریو باشد. اگر نه، آن را یکنواخت کنید و به طور خودکار فضا را ذخیره کرده اید.

از استریو استفاده کنید همه چیز نباید در مرکز یا "مرکز فانتوم" منبع استریویی باشد که به سختی به چپ و راست چرخانده شده است. با خواندن پاراگراف قبلی، اکنون صداهای مونو بیشتری نسبت به قبل دارید، بنابراین همه آنها را در قسمت استریو قرار دهید. سعی کنید چیزهای بیشتری در یک طرف نسبت به طرف دیگر داشته باشید. مقرراتی در کار نیست. حتی صداهای استریو نیز لازم نیست که از چپ و راست سخت باشند. اگر می‌خواهید صدای استریو را حفظ کنید، سعی کنید آن را بیشتر به یک طرف بکشید تا طرف دیگر. و یک نکته مهم: هنگامی که یک عنصر جدید را معرفی می کنید و مطمئن نیستید که کجا باید برود، فقط یک حرکت آهسته از چپ به راست انجام دهید. منطقه ای که بلندترین صدا را در آن صدا می دهد، ناحیه ای از میکس شما است که به طور طبیعی بیشترین فضا برای این صدا وجود دارد. بذار اونجا هر عنصر را به فرکانس‌هایی که برای شنیدن صدای خوب نیاز دارد محدود کنید و نه بیشتر، و خواهید دید که فضای و وضوح بیشتری نسبت به قبل دارید.

4. Reverb & Delay
استفاده از Reverb موضوعی است که بسیار شایسته مقاله خاص خود است، اما ما باید در اینجا به آن بپردازیم زیرا بدیهی است که به عناصر فضا در ترکیب کمک می کند. اولین چیزی که باید بگویم این است که تمام نقاط فیلتر و EQ که قبلاً ایجاد کرده ام در مورد Reverb نیز صدق می کند. شما باید همیشه به یک ریورب جدید گوش دهید، همان طور که به یک ساز جدید در میکس خود گوش می دهید: به کدام فرکانس ها نیاز دارید، و کدام فرکانس می تواند اجرا شود؟ استفاده خلاقانه از مونو و استریو نیز کاربرد دارد. ریورب ها قطعا می توانند تک باشند. در واقع، این یک راه آسان برای افزودن فضا و وضوح به یک ترکیب است. یک ریورب مونو را امتحان کنید که در همان موقعیتی در قسمت استریو قرار گرفته است که ابزاری که آن را روی آن اعمال می‌کنید. بسیار متمرکزتر. اکنون ریورب را که در سمت مخالف قرار گرفته است امتحان کنید. خیلی جالب تر!

قبل از تاخیر نیز چیز خوبی برای آزمایش است. استفاده از پیش تأخیر در ایجاد صدای ساز نزدیک به