معمولا اینطور تصور میشود که باید با استفاده از افکتهایی مانند ریورب و دیلی به صداها عمق داد و صدا را سهبعدی کرد. با این حال خیلی وقتها با اضافه کردن این افکتها به صداها، میکس ما صدایی ناواضح پیدا میکند و به هیچوجه سهبعدی نمیشود.
ما در این مقاله به شما توضیح میدهیم چرا میکسهایتان سهبعدی نمیشوند. سپس چند راهکار برای غلبه بر این مشکل را به شما ارائه میدهیم.
عمق دادن به صداها
اولین چیزی که باید بدانید این است که هدف اصلی و تمرکز اصلی شما هنگام میکس نباید سهبعدی شدن صداها باشد. هدف اصلی یک متخصص میکس کاربلد، واید کردن و عمیق کردن صداها نیست، بلکه ایجاد یک تجربه شنیداری خوشایند برای مخاطب است، به شکلی که موزیک هرچه بهتر با مخاطب ارتباط برقرار کند. وقتی هدف اصلی شما چنین چیزی باشد، خود به خود صداها وایدتر و عمیقتر خواهند شد. به همین دلیل است که بسیاری از مهندسان میکس نمیتوانند به شما توضیح دهند که چطور میکسهایشان سهبعدی میشود.
تجهیزات اهمیت دارند
اگر میخواهید عمق در صداها را بشنوید، باید در فضایی با آکوستیک مناسب قرار داشته باشید و از اسپیکرهای مانیتورینگ یا هدفونهای میکسینگ باکیفیت استفاده کنید. با یک جفت اسپیکر دویست دلاری که در اتاقی عاری از پنلهای آکوستیک قرار گرفته، نمیتوانید عمق را در صداها تشخیص دهید و وقتی نمیتوانید چیزی را بشنوید، قادر به خلق کردن آن هم نخواهید بود.
تفاوت عمیق بودن و بلند بودن صدا
هرچه ترک شما صدای بلندتری داشته باشد، داینامیکهای آن کاهش پیدا میکند و در نتیجه عمق صدا هم کمتر میشود. ژانرهایی مانند پاپ و هیپ هاپ، نمونههای بارزی از استایلهایی هستند که در آنها صداهای بلند و برجسته خوشایندتر از صداهای عمیق و باز هستند. اما آیا میتوان در کنار بلند بودن صداها، به فضایی سهبعدی رسید؟ بله، تنها باید به خاطر داشته باشید که در صورت بلند بودن لِول صداها، کمی از عمق را از دست میدهید.
کار را با صدای خوب شروع کنید
واضحترین راه برای این که صداها را در جلوی میکس قرار دهید این است که آنها را دستنخورده باقی بگذارید و افکتی را به آنها اضافه نکنید. اما این روش خیلی ساده است و یک متخصص میکس حرفهای به خوبی به صداها گوش میکند تا ببیند هر صدا به چه چیزی نیاز دارد. وقتی شما هنگام ضبط یک نوازنده خوب، یک ساز خوب و یک میکروفن خوب داشتهاید و فضای استودیو هم آکوستیک مناسبی داشته، ضبطی که شما انجام دادهاید احتمالا صدای بینقصی دارد و شما میتوانید چنین صدای فوقالعادهای را بدون اضافه کردن هیچ افکتی درون میکس قرار دهید و نه تنها صدایی عمیق از آن بگیرید، بلکه صدا هم کاملا در جلوی میکس قرار خواهد گرفت. دلیلش این است که تجهیزات سختافزاری حرفهای و بالارده، به شکل خوشایند و گوشنوازی فرکانسهای میدرنج را تقویت میکنند و در این حالت صدا به خوبی در جلوی میکس قرار میگیرد. علاوه بر این، وقتی شما صدا را در استودیویی با آکوستیک مناسب ضبط کردهاید، آمبیانس آن فضا هم همراه با صدای ساز ضبط شده و وقتی شما به صدا گوش میدهید، حس قرار داشتن آن صدا در یک فضای فیزیکی کاملا مشهود است. پس در این حالت صدای ضبط شده شما هم عمق دارد و هم در جلوی میکس قرار میگیرد.
اما فرض کنید پارت وکال را با خوانندهای غیر حرفهای و با یک ستاپ صد دلاری، در فضایی با آکوستیک نامناسب ضبط کرده باشید. در این حالت شما باید در مرحله میکس تلاش زیادی برای خوب جلوه دادن این صدا بکنید. به یاد داشته باشید صدایی که بد ضبط شده، هیچوقت به خودی خود سهبعدی نخواهد بود و شما در بهترین حالت میتوانید این صدا را در مرحله میکس کمی عمیقتر کنید، اما باز هم عمق صدا به اندازهای که در صدایی که با کیفیت بالا ضبط شده وجود دارد، نخواهد بود. پس یکی از مهمترین کارها برای رسیدن به یک میکس سهبعدی این است که صداها را با کیفیت بالا و در محیط مناسب ضبط کنید.
بالانس کردن لِولها
بالانس کردن لِولها به خودی خود ایجاد عمق نمیکند، اما یکی از مواردی است که به ایجاد عمق در صدا کمک خواهد کرد. شما با تنظیم ولوم هر ترک، تعیین میکنید هر ترک کجا قرار بگیرد. طبیعتا صداهای بلندتر در جلوی میکس و صداهای آرامتر در عقب میکس قرار خواهند گرفت. برای مثال اگر در میکس شما وکال و ویولن وجود دارد، شما لِول وکال را بالاتر از ویولن میگیرید و به این ترتیب ویولن به عقب میکس حرکت میکند.
تصویر صدا را در ذهنتان بسازید
سعی کنید زمانی که به میکس گوش میکنید، صداها را در ذهنتان مجسم کنید و ببینید هر صدا در کجا قرار گرفته است. برای مثال صدایی که به سمت چپ pan شده قاعدتا در سمت چپ این فضا قرار میگیرد و صدایی که غرق در ریورب است، در قسمت عقبتر این فضای سهبعدی قرار میگیرد.
کنتراست صوتی
یکی از مواردی که شما به عنوان متخصص میکس یا حتی تنظیمکننده باید به آن توجه داشته باشید، این است که ایجاد کنتراست بهترین راه برای ایجاد عمق در میکس است. کنتراست با کارهای مختلفی ایجاد میشود. برای مثال کنار هم قرار دادن یک صدای کاملا کلین در کنار یک صدای دیستورت شده یا یک صدای کاملا خشک در کنار صدایی که کاملا غرق در ریورب و دیلی شده است.
یکی از بخشهای مهم کنتراست این است که صداها چقدر از فضای استریو را به خود اختصاص میدهند. اگر شما میخواهید یکی از صداها کاملا واید به نظر برسد، باید یک صدای مونو را در کنار آن داشته باشید تا صدای مد نظر شما در مقایسه با صدای مونو، واید به نظر برسد. به عبارتی شما باید چیزی برای مقایسه واید بودن صدا در میکس داشته باشید.
استفاده از انواع سچوریشن و دیستورشن
پلاگینهای دیستورشن، سچوریشن، کلیپینگ و شبیهساز Tape همگی کار تقریبا مشابهی را با شدت متفاوت انجام میدهند و شما با استفاده از هر یک آنها میتوانید به شکل مناسبی به میکس عمق بدهید. با کمی اضافه کردن سچوریشن یا دیستورشن به یک صدا، شما میتوانید صدای مد نظرتان را در میکس برجستهتر کنید. این برجستهتر شدن صدا و حرکت کردن آن به جلوی میکس، حس عمق داشتن میکس را به شنونده القا میکند. هرچه بیشتر به یک صدا سچوریشن اضافه کنید، شدت فرکانسهای میدرنج و فرکانسهای بالای آن بیشتر شده و صدا در میکس برجستهتر میشود. شما میتوانید از سچوریشن برای وکال، درامز و پیانو استفاده کنید و نتیجه فوقالعادهای بگیرید.
تنظیم فرکانسها
شکی نیست که اکولایزر یکی از پرکاربردترین ابزارها برای تفکیک صداها در میکس است. مشکل اینجاست که بسیاری از افراد بیش از حد از اکولایزر در میکسهایشان استفاده میکنند. تمام تمرکز شما در حین استفاده از EQ باید این باشد که شدت فرکانسهای نامطلوب را کاهش دهید. با تمیز کردن ترکها از رزونانسهای نامطلوب، به صدای تمیزتر و پایدارتری میرسید که بهتر در میکس مینشیند و به ایجاد شدن حس عمق در میکس هم کمک میکند. قاعده کلی که هنگام استفاده از EQ باید در نظر داشته باشید این است که هرچه فرکانسهای بیس و فرکانسهای بالای صداها کمرنگتر شوند، صداها به عقب میکس حرکت میکنند و هرچه صداها بیسیتر و روشنتر باشند، در جلوی میکس قرار میگیرند. پس شما با استفاده از EQ و با ایجاد کنتراست بین صداهای روشن و صداهای دارک، میتوانید برخی صداها را در جلوی میکس و برخی صداها را در عقب میکس قرار داده و به این ترتیب فضایی سهبعدی را در میکس ایجاد کنید.
قرار نیست تمام صداها کاملا واضح و شفاف باشند
هدف یک مهنس میکس این است که صداها را به شکلی در کنار هم قرار دهد که تمام قطعه موسیقی به بهترین شکل به مخاطب منتقل شود. هدف بسیاری از صداها و فرکانسها در میکس شما این نیست که کاملا شفاف و واضح شنیده شوند، بلکه نقشی همراهی کننده و مکمل دارند؛ برخی صداها به ایجاد فضای صوتی کمک میکنند، برخی به ریتم و برخی هم به حس کلی قطعه موسیقی. تنها المانهای اصلی میکس شما باید با وضوح کامل شنیده شوند و سایر صداها باید صداهای اصلی را همراهی کنند. پس اگر میخواهید یک میکس سهبعدی و عمیق داشته باشید، فراموش نکنید که قرار نیست تمام صداها در میکس برجسته باشند.
داینامیکها را فراموش نکنید
داینامیکها نه تنها ابزاری کاربردی برای انتقال حس به مخاطب هستند (موضوعی که بسیار اهمیت دارد)، بلکه همچنین به ایجاد حس عمق در میکس کمک میکنند. افراد مبتدی، تمام المانهای میکس را کمپرس میکنند و با این کار، داینامیکها را از بین میبرند. هرچه شما بیشتر داینامیکها را از بین ببرید، حس عمق در میکس کمرنگتر میشود. صداهای کمپرس شده معمولا در جلوی میکس قرار میگیرند؛ پس اگر میخواهید میکس شما عمق داشته باشد باید صداهایی را در عقب میکس هم داشته باشید. در نتیجه نباید تمام صداها را کمپرس کنید.
استفاده از افکتهای دیلی و ریورب
اضافه کردن افکتها را به عنوان آخرین گزینه مطرح میکنیم چرا که برای ایجاد عمق در میکس، ابتدا باید پایه و اساس میکس شما درست باشد. در صورتی که موارد قبلی را رعایت نکرده باشید، اضافه کردن افکتهای دیلی و ریورب کمکی به شما نمیکنند. اما اگر میکس شما پیش از اضافه کردن افکتهای دیلی و ریورب خوب صدا میدهد، با کمی اضافه کردن این افکتها خواهید دید که میکس شما چگونه سهبعدی میشود.
اضافه کردن ریورب به صداها مانند pan کردن صداها به جلو و عقب میکس است، یعنی صداهایی که ریورب بیشتری دارند، به عقب میکس میروند. انواع مختلفی از ریوربها وجود دارد که ما در مقالات پیشین به توضیح آنها پرداختهایم. شما باید ببینید هر اینسترومنت در میکستان به چه فضایی نیاز دارد. برای مثال شاید کیت درام شما نیاز به ریورب سنگین Hall نداشته باشد و تنها کمی ریورب کوچکتر Room برای آن کافی باشد. شاید هم اصلا نیازی نباشد ریوربی به درامز اضافه کنید.
تنها کمی اضافه کردن ریورب به هر صدا، میتواند به آن عمق بدهد. برای سهبعدی شدن میکس لازم نیست تمام صداها را در ریورب غرق کنید. حواستان باشد که استفاده بیش از حد از ریورب، میکس شما را ناواضح و کدر خواهد کرد.